جورج ، دانشیار تاریخ در یک کالج کوچک در نیوانگلند و مارتا ، دختر رئیس دانشگاه. پس از اینکه آنها از یک مهمانی مست به خانه خود بازگشتند ، مارتا میگوید که او یک زن و شوهر متاهل جوان را که در این مهمانی ملاقات کرده بود برای نوشیدنی دعوت کرده است. میهمانان - نیک ، استاد زیست شناسی (که مارتا به اشتباه فکر می کند استاد ریاضی است) و همسرش ، هانی - ساعت 2:30 بامداد می رسند. در حالی که این چهار نفر می نوشند ، مارتا و جورج در مقابل نیک و هانی دست به آزار کلامی شدید می زنند. زن و شوهر کوچکتر ابتدا خجالت می کشند و بعد درگیر می شوند...
شاهکار ادوارد آلبی بر صحنه ی تئاتر ملی لندن
( زیرنویس فارسی )